بسم الله الرحمن الرحیم
فقط برای اینکه یه کمی روحیه عوض کنیم ایام ماه مبارک رجب مبارک داستان شیر برنج رو بخونید روحیه عوض کنید.
یک روز عمر به امیر المومنین (ع)گفت :من امروز ناهار چی میخورم؟
امیر المومنین (ع):شیر برنج
عمر:برای اینکه حرفت اشتباه در بیاد وسر لج تو هم شده یه چیز دیگرمیخورم
امیر المومنین (ع):باشه..
عمر رفت خونه گفت :ناهار چی داریم؟
همسرش:شیر برنج
رفت خونه مامانش . ناهار چی دارید؟شیر برنج
خونه خواهرش همینطور
هر جا توانست رفت همه شیربرنج داشتن
ناراحت شد از شهر رفت بیرون
یک کاروان دید گفت به من ناهار میدین؟
گفتن باشه بشرطی که غذامون را هم بزنی
رفت هم زد دید شیر برنجه
از غذا نخورد کاروانیها گفتند چرا نمیخوری؟
گفت دوست ندارم
بهش شک کردند گفتند باید بخوری اما قبول نکرد
گرفتند کتکش زدند تا بخوره مطمِِِئن بشوند چیزی تو غذا نریخته
به زور خورد
فرداش
امیر المومنین (ع):دیروز ناهار چی خوردی؟
عمر:شیر برنج نخوردم
امیر المومنین (ع):خوردی همراه با کتک...
هو الحق
کعبه یک بار دهان را به سخن وا کرده است
تا بدانیم کلید در این خانه علی ست...
میلاد با سعادت مولی الموحدین حضرت امام علی (علیه السلام) رو به شما و تمامی شیعیان بر حقش تبریک میگم.
یا حق.
برادر این رو چند بار پست میکنی. یه مطلب جدید بذاره. ولادت مثلن.