وحدت و تفرقه

اینجا فقط با عمر صد پدر کار داریم(منزل جدید)

وحدت و تفرقه

اینجا فقط با عمر صد پدر کار داریم(منزل جدید)

ماه محمد نشان

بسم الله الرحمن الرحیم 

شعر زیبایی که منتظر یار هم قلم گرامی مدیر محترم وبلاگ وزین  یار آشنا در شان بانوی دو عالم نوشته بود ببینید و تبریک حقیر را به مناسبت میلاد کوثر پیشاپیش پذیرا باشید. 

 

فاطمه! ای ماه محمد (ص) نشان

خاک‌نشین حرمت عرشیان

 

ای نگهت مایه‌ سرمستی‌ام
هستی تو فلسفه‌ هستی‌ام

 

خنده‌ بزن ای گل احساس من
سوسن من یاسمن و یاس من

 

خنده بزن تا که بخندد خدا
لب بگشا تا همه گردد فدا

 

ای تو جگرگوشه‌ ختم رسل
بلبل من، سنبل من، برگ گل

 

خنده بزن، گل متبسم شود
موسی دل تا متکلم شود

 

ای صنم پرده‌نشین خدا
عشق علی (ع)، ماه گزین خدا

 

چشم بگردان که بگردد فدک
ای به فدایت همه انس و ملک

 

در نمک خوان خدا فاطمه (س)
جان جهان، جان خدا فاطمه (س)

 

مادر گل‌های بهشتی تویی
غرق شدم، صاحب کشتی تویی

 

فلسفه‌ عشق تو را از برم
این دل خونین و دو چشم ترم

 

صورت آفاق اگر نیلی است،

من به گمانم رد آن سیلی است

 

به امید ظهور مولانا صاحب الزمان

ریسمان رحمت الهی

بسم الله الرحمن الرحیم 

         ریسمان رحمت الهی نازل میشود تا بوسه ای بر دستانش از لبان رسول خدا بنشیند که رسم زنده به گور کردن دختران را بر اندازد.

         سوره کوثر نازل میشود تا وجودش کثرت نعمت و رحمت بر پیامبر رحمت باشد. تا ادامه نسل پیامبر باشد و اثبات بی ریشه بودن و ابتر بودن دشمنانش.

          برای رسول خدا مادری می آید تا  ام ابیها لقب گیرد زهرای اطهر پاک تر از آیه تطهیری می آید تا آیه تطهیر نازل شود.

          و سر انجام برای حیدر کرار اسد الله الغالب امیر المومنین(ع) هم کفو تا همسری باشد شاهد تقوای علی(ع) شجاعتش و مظلومیتش.

           و برای ما محبانش محبوبی می آید که برای روز قیامتمان امیدی داشته باشیم که بگوییم بانوی عالمین هرچند سرشار از گناه و معصیتیم اما محب تو و فرزندان تو هستیم.

          یا فاطمه(س) در ادگاه عدل الهی شفیع ما باش. 

           به امید ظهور فرزندش مولانا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه شریف)

شنیده مژده دلم از ولادت زهرا

بسم الله الرحمن الرحیم  

این روزها روزهای میلاد با شکوه کوثر است

به همین مناسبت شعر زیبایی از  سیدعباس جوهری (ذاکر) را به حضورتان اهدا میکنم. 

شنید گوش دلم مژده از ولادت زهرا *** گشود بلبل طبعم زبان به مدحت زهرا

فضای کعبه منوّر شد از فروغ جمالش *** صفا گرفت از صفای صورت زهرا

خدای اکبر و اعظم نکرده خلق به عالم*** ز نسل حضرت آدمی زنی به شوکتِ زهرا

بجز خدیجه کبرا که هست مظهر عصمت ***نزاد مادر دیگر زنی به عصمت زهرا

بخوان حدیث کسا و ببین که خالق یکتا*** نموده خلقت دنیا برای خلقت زهرا

نهاده ساره سر بندگی به پای سریرش *** ستاده هاجر چون خادمان به خدمت زهرا

چو اوست نور حق و حق در او نموده تجلی ***به غیر حق نشناسد کسی حقیقت زهرا 

ولی چه سود که با این همه جلالت و شوکت *** زمانه بود مدام از پی اذیت زهرا

چنان به درد و مصیبت نمود صبر و تحمل *** که صبر شد متحیر ز صبر و طاقت زهرا 

التماس دعا

حیدریم

کدامین شب از آن شب تیره تر بود

بسم الله الرحمن الرحیم 

مرحوم آغاسی شعر بسیار زیبایی دارد که الان مناسبت زمانی دارد ولی جالب بود ببینیم که پاره ای از حقایق تاریخی فراموشمان نشود.

بنابر این در ادامه مطلب چند بیت از این مرثیه زیبا را برای شما بازنویسی میکنم.

التماس دعا

ادامه مطلب ...

نیمه شب تابوت را برداشتند

بسم الله الرحمن الرحیم 

دیشب یه جا یکی  مداحی میکرد و میخوند

خیلی به جا دیدم شعرشو بذارم شما هم ببینید. 

نیمه شب تابوت را برداشـتند  *** بار غم بر شانه ها بگذاشتند

هفت تن دنبال یک پیکر روان *** وز پی آن هفت تن، هفت آسمان

این طرف خیل رسـل دنبال او *** آن طرف احمد به استقبال او

ظاهرا تشییع یک پیکر ولی *** باطنا تشییع زهرا و علی

ابرها گریند بـــر حال علی *** می رود در خاک آمال علی

چشم، نور از دست داده، پا رمق *** اشک، بر مهتاب رویش چون شفق

دل همه فریاد و لب خاموش داشت *** مرده ای تابوت روی دوش داشت

آه سرد و بغض پنهان در گلو *** بود با آن جمع گرم گفت و گو

بنجاق فدک

بسم الله الرحمن الرحیم 

  

حروم زاده دومی مشغول توطئه بود.

دختر رسول خدا(ص) به مسجد رفت. ابوبکر را دید. خاطرات و احادیث فراوانی را یاد آورد.

ابوبکر میدانست که حق با فاطمه(س) است. نزد همه محکوم شد. بنجاق فدک را نوشت و تقدیم کرد.

نا نجیب ولد زنا فاطمه را در کوچه دید پرسید کجا بوده؟

بنجاق فدک را دید فریاد بر آورد که ابوبکر اشتباه کرده ابوبکر غلط کرده.تف به بنجاق کرد آنرا گرفته به دختر رسول خدا(ص) بی حرمتی نمود. بنجاق را پاره کرد.

فاطمه (س) فرمود: خدا شکمت را پاره کند.

دوازده سال از آنروزها گذشت.

فاطمیه1

بسم الله الرحمن الرحیم

تعزیت پیامبر است. علی(ع) عباس زبیر و عده قلیلی!!!

خانه فاطمه (ع) است. 

عمر آمده بیعت بگیرد. عزای رسولخداست.

بیرون بیایید و با جماعت همراه شوید.

ابوعبیده آمد و قنفذ و عمر با پاره ای آتش.

خانه را با همه افراد درونش به آتش میکشم.

خانه فاطمه(ع) است.

میدانم.

اللهم العن الجبت و الطاغوت و...